متن پادکست تولدی دیگر | جلسه پانزدهم: فرجام حرکت انبیا

فرجام!

پادکست تولدی دیگر...

جلسه پانزدهم: فرجام حرکت انبیا فایل صوتی

وَقُلۡ جَآءَ ٱلۡحَقُّ وَزَهَقَ ٱلۡبَٰطِلُۚ إِنَّ ٱلۡبَٰطِلَ كَانَ زَهُوقٗا (اسراء، ۸۱) همچنين بگو: «حق آمده

است و باطل نابود شده است اصلاً باطل نابودشدنى است»

جلسه پانزدهم: فرجام حرکت انبیا

از آن طوفان فراگیر نوح، باران کوبنده و سیل جاری‌اش،

باطل و اهل آن غرقه شدند و تنها، بندگان صالح تو ماندند.

این وعده توست: باطل نابودشدنی است!

گفته بودی: ما از آسمان، بارانى مى‌فرستیم و از آن رودهايى كوچك و بزرگ روان مى‌شوند و سيلاب‌ها كف فراوانى همراه خود مى‌آورند… آخر کار هم، باطل محو مى‌شود، عين آن كف‌ها! اما حق، مثل آبی حیات‌بخش، در زمين باقى مى‌مانَد!

حکیم بی‌همتا!

چه زیبا حق و باطل را به آب و كف تشبيه کرده‌ای!

گفته بودی: خوب بشنوید که ما چنین مثل‌های روشنی برایتان آورده‌ایم!

من اگر دعوت تو را بپذيرم، عاقبت‌به‌خير و خوشبختم! و اگر نپذیرم…

نه، حتی نمی‌خواهم لحظه‌ای به آن فکر کنم!

قانون خدا که غلط نمی‌افتد!

سنت تو که تغییر نمی‌کند!

این سنت حتمی توست که بدکاران را وعده عذاب داده‌ای و باطل را وعده نابودی!

تو به مهربانی‌ات مرا ماندنی خلق کردی و حالا با هدایت‌گری‌ات کمکم کن تا در راه نابودشدنی قدم نگذارم!

دور است از لطف تو که دلیل و راهنما نفرستاده باشی برایم!

دور است از مهربانی‌ات که چراغ راه دستم نداده باشی!

دلیل و راهنما پیامبر توست و چراغ راه کتابت!

بزرگوار مهربان!

قدرتمند بی‌نیاز!

این تو بودی که در هر دوره‌ای، از ابتدای تاریخ تا به امروز، به مهر و لطفت، پیامبرانی را فرستادی که تاریکی‌ها را با نور تو روشن کنند! روشن کرده‌اند! 

قانون خدا که غلط نمی‌افتد!

این سنت توست که : رسولان تو پیروزند؛

حتی اگر غم سینه‌هایشان را شکافته باشد و ناسپاس‌ها خونشان را ریخته باشند؛

حتی اگر وجودشان در مسیر گرفتن دست آدم‌ها ذوب شده باشد؛

حتی اگر سالیان بسیار در رنج گمراهی آدم‌ها سوخته باشند.

رسولان تو پیروزند چون به راه تو سوخته‌اند.

چون در مسیر گرداندن گوهر هدایت، جان سپرده‌اند.

همه خون دل نوشیده‌اند و صبر پیشه کرده‌اند و آدم‌ها را فرا خوانده‌اند

که حکومت عظیم تو را بنا کنند!

که عالم و آدم بدانند زمین، ارث بندگان صالح توست.

این سنت توست که: کاخ‌های به ظلم بالارفته، پایین می‌ریزند؛

ذخایر طلا، آب می‌شوند؛

آرزوهای به زحمت به دست آمده دود می‌شوند؛

صندلی‌های به مکر به دست آمده، نابود می‌شوند؛

فسادکننده‌ها و خون‌ریزها و باطل‌ها در گورهای تاریک و تنگشان چال می‌شوند

و حتی نامی و یادی ازشان باقی نمی‌ماند!

کجایند فرعون‌ها و قارون‌ها و نمرودها؟

کجایند آدم‌هایی که به طمع تکه بیشتری از نان، سفره آدم‌های دیگر را جمع کردند؟

کجایند آن‌ها که به خواهش دل خودشان، دل‌های بسیاری را شکستند؟

فخر فروختند و نازیدند و تازیدند بر دیگران؟

سرکشی کردند و روبه‌روی آیه‌های خدا گردن کشیدند!

گفته بودی: پیروزی سهم آنان است که مراقبند و استقامت می‌کنند؛

که صبورند در سیلاب حوادث؛ که دست و دلشان نمی‌لرزد از مسخره شدن‌ها و درد کشیدن‌ها؛

که پایشان نمی‌لغزد در کنار تردیدها و شک‌ها و ترس‌ها؛

که ایمانشان را چون گوهری نایاب در محفوظ داشته‌اند!

کف‌های فخر فروش، کف‌های توخالی براق، کف‌های بی‌ریشه ناپایدار

کف‌هایی که به موجی کوتاه بالا می‌آیند و به موجی دیگر فرو خورده می‌شوند

ماندنی نیستند!

ماندن سهم آنان است که دل به ریشه‌ای قوی داشته‌اند

سهم آنان که به ریسمان محکمی چنگ زده‌اند.